اصول و راه‏کارهاى مشاوره در اسلام
 
مشاور سلام
 
 

 اصول و راه‏کارهاى مشاوره در اسلام

به دلیل اهمیت فراوان رازدارى در مشاوره، این نکته همواره یک اصل مهم قلمداد مى‏شود. مشاور آگاه باید بداند آنچه که مراجع به او مى‏گوید به عنوان امانت تلقّى مى‏شود و باید از افشاى آن خوددارى کند.

 

چکیده

مشاوره رابطه‏اى حرفه‏اى بین مشاور و مراجع است که پدیده‏اى نو، و از دستاوردهاى دانش روان‏شناسى نوین به شمار مى‏رود. اما مشاوره در مفهوم گسترده عبارت است از: هدایت و کمک به انسان‏ها و راهنمایى خواستن از افراد صاحب‏نظر، که در اسلام بدان سفارش و تأکید فراوان شده است. اصول مشاوره در حقیقت، راهنماى عمل مشاور است که فعالیت مشاوره را جهت مى‏دهد. از این‏رو، براى جهت‏دار شدن فعالیت مشاوران، شناسایى این اصول ضرورت دارد.این جستار، به بیان برخى از مهم‏ترین و عمده‏ترین اصول و راه‏کارهاى مشاوره از نگاه اسلام، به روش توصیفى ـ تحلیلى پرداخته است. طى بررسى‏هاى انجام‏شده، 25 اصل مهم استخراج شده و در اختیار مشاوران و عموم علاقه‏مندان به امر مشاوره قرار گرفته است.

کلیدواژه‏ها: مشاوره، اصول مشاوره، مشاور، مراجع، راه‏کارهاى مشاوره.

مقدّمه

امروزه نیاز به مشاوره با توجه به مسائل بى‏شمارى که در حوزه‏هاى مختلف (خانواده، ازدواج، شغل، تحصیل و...) وجود دارد، ضرورتى تردیدناپذیر است. چون هر انسانى درمى‏یابد در لحظه‏هایى از زندگى به تنهایى از عهده حل مسائل خود برنمى‏آید، از این‏رو، نیاز به مشاوره یا متخصص در این فن را در خود احساس مى‏کند. البته مشاوره همیشه براى بررسى و حل مشکل نیست؛ برخلاف آنچه که در اذهان جا گرفته و فکر مى‏کنند کسى که ناهنجارى یا مشکلى دارد به مشاور مراجعه مى‏کند.

گاه برخى افراد نیاز دارند، به شناسایى استعدادهاى خود (مثلاً در زمینه پیشرفت تحصیلى) بپردازند تا بتوانند با فراهم آوردن زمینه‏هاى مناسب، استعداد درونى خود را شکوفا کنند. بنابراین، مشاوره رابطه‏اى یاورانه براى رشد و شکوفایى افراد است. از این‏رو، اسلام نیز تأکید دارد انسان‏ها براى پیشرفت و رشد بیشتر با دیگران مشورت کنند.

خداوند در آیه 159 سوره «آل‏عمران» برنامه عمل رسول اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهرا، که رمز کامیابى و پیشرفت و موفقیت آن حضرت بود، با عبارتى کوتاه بیان فرموده است: «وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ.»در امور اجتماعى با مسلمانان مشورت نما؛ موقعى که خط مشى، معین شد و در اجراى آن تصمیم قاطع گرفتى، به خداوند اتکا کن. در این عبارت کوتاه، وظیفه پیامبر در مقابل مردم و نسبت به خودش و در پیشگاه خداوند، تعیین شده است.

خداوند، مشورت کردن با دیگران را، حتى براى پیامبرش، رمز موفقیت و پیشرفت مى‏داند. بنابراین، وظیفه ما نیز عمل به رهنمود قرآن است؛ یعنى براى رشد یافتن، باید در کارها با کسانى که صلاحیت مشورت را دارند، مشورت کنیم.مشاوره، کمک به مراجعان است براى کسب مهارت‏هاى فردى ـ اجتماعى و تغییر و یا اصلاح این مهارت‏ها، توسعه و پیشرفت سازگارى و افزایش قابلیت انطباق آنان با تمنّیات و خواسته‏هاى متنوع و متغیر زندگى، افزایش مهارت‏ها به منظور مقابله با مشکلات محیطى و سرانجام، توسعه انواع قابلیت‏هاى آنان در حل مسائل، مشکلات و تصمیم‏گیرى‏ها.1

«اصل» به معناى بن و ریشه، قانون بنیادین و زیربنایى و قاعده یا قانون رفتار است. اصول مشاوره ماهیت عمل مشاوره را روشن مى‏سازد و فعالیت مشاوره را جهت مى‏دهد.2 از این‏رو، براى انجام مشاوره، شناسایى اصول آن براى مشاوران ضرورت دارد، تا فعالیت‏هایشان جهت‏دار و مطلوب باشد.مباحث این نوشتار دربرگیرنده بررسى‏هاى مفهوم‏شناسانه درباره اصول کلى مشاوره، اصول اخلاقى، اصول ارتباطات، مصاحبه، تشخیص و توصیه‏اى مشاوره‏اى است که به ترتیب منطقى و با رعایت اختصار آرایش یافته است. به دنبال بحث‏هاى مفهوم‏شناختى و بیان اصول کلى مشاوره، از اصول ارتباطات به عنوان تکیه‏گاه اساسى و کلید مشاوره، از مصاحبه به عنوان کارکرد اصلى ارتباطات، از تشخیص به عنوان کارکرد اصلى مصاحبه و از توصیه‏ها به عنوان کارکرد اصلى تشخیص، سخن به میان آمده است.

از آن‏رو که یادگیرى اصل و قاعده و قانون هر علمى، اهمیت زیادى در پیشبرد اهداف آن علم دارد و اگر کسى بدون اطلاع از اصول یک علم به آن بپردازد نتیجه مطلوبى نمى‏یابد، براى آسان شدن کار بر محققان، این تحقیق به این امر اهتمام ورزیده است. آنچه که این نوشتار را از سایر مقاله‏ها ممتاز مى‏کند، این است که تقریبا تمامى اصول مشاوره را که یک مشاوره موفق بدان نیازمند است، جمع‏آورى نموده است.ساختار مقاله در راستاى پاسخ به سؤالات اصلى و فرعى مقاله تنظیم شده است؛ سؤالاتى نظیر: اصول مشاوره چیست؟ «اصل» به چه معناست؟ و راه‏کارهاى دست‏یابى به این اصول کدام است؟

در زمینه مشاوره آثار فراوانى نگاشته شده است، که در برخى از این نوشته‏ها به اصول مشاوره به صورت پراکنده و مجمل و غیرمنسجم پرداخته شده است. براى نمونه کتاب مشاوره کاربردى، نوشته رضا شاکرى به طور خلاصه به برخى از اصول کلى مشاوره در ضمن بحث‏هایش (در کلیات) اشاره نموده است. کتاب مبانى و اصول مشاوره و راهنمایى، تألیف احمد احمدى که بخش کوتاهى از مباحث کتاب را به بررسى برخى از اصول موردنیاز مشاوره پرداخته است.

همچنین کتاب آشنایى با اصول و فنون مشاوره اثر سیداحمد رهنمایى در مورد اصول و فنون مشاوره است که بخش اصول را تحت عنوان اصول ارتباطات مشاوره‏اى، اصول مصاحبه مشاوره و اصول تهیه و تشخیص مشاوره‏اى آورده است. مقاله‏اى با عنوان «درباره اصول و راه‏کارهاى مشاوره» از یداللّه کوثرى به برخى از اصول مشاوره اشاره کرده است.اما از آن‏رو که مباحث این کتاب‏ها و مقالات به صورت پراکنده و مجمل بوده است، نگارنده درصدد است تمامى اصول و راه‏کارهایى که براى یک مشاوره موفق موردنیاز مشاوران است را در این مقاله بگنجاند و تلاش نموده عمده اصول موردنیاز براى یک مشاوره موفق را در این نوشتار گردآورى نماید.

اصول کلى مشاوره

مشاوره همانند سایر علوم و مهارت‏ها اصولى دارد. اگرچه برخى اصول ممکن است با اصول مطرح‏شده در علوم دیگر مشترکاتى داشته باشد، ولى این اصول در جایگاه مشاوره معنا و تفسیر خاص خودش را خواهد داشت.

دیدگاه مثبت و احترام‏آمیز به مراجع

انسان داراى حرمت و احترام است. یکى از مهم‏ترین اصول اخلاقى در اسلام، ارزش قایل شدن براى کرامت انسانى و احترام گذاشتن به آنهاست. بنابراین، بر مشاوران نیز لازم است به شخصیت انسانى مراجعان احترام بگذارند. خداوند در قرآن مى‏فرماید: «ما فرزندان آدم را کرامت و ارزش بخشیدیم.»3 در این آیه، خداوند از همه خواسته است کرامت انسان‏ها را از بین نبرند.

از این‏رو، یک مشاور باصلاحیت، همواره باید در فرایند مشاوره، مراجع خود را مورد احترام قرار دهد. وجود مشکلات و مسائل و بیان آن از طرف مراجع، نباید باعث موضع‏گیرى و احیانا تغییر شخصیت مراجع گردد. به طور کلى، مشاورى که دچار بدبینى نسبت به مراجع خود شود، باید او را به متخصص دیگرى ارجاع دهد.4

در فرایند مشاوره باید احترام مراجع حفظ شود؛ چون اگر مراجع احساس کند که مشاور توجهى به او و شخصیتش ندارد و برایش ارزشى قایل نیست، مسائل خود را براى مشاور به صورت شفاف بیان نمى‏نماید و این باعث مى‏شود، جریان مشاوره به کندى پیش برود.هر انسانى داراى شخصیت و ارزش و احترام است و مشاورى که مى‏خواهد در امر مشاوره موفق باشد، باید با مراجع خود رفتارى کریمانه داشته باشد. این روش انبیا و پیشوایان دینى ما بوده و به دیگران هم توصیه مى‏کردند با مردم چنین رفتارى داشته باشند.

از جمله، مولاى متقیان على علیه‏السلام در نامه به مالک‏اشتر، فرماندار خود، دستور مى‏دهد با مراجعان خود رفتارى کریمانه و محترمانه داشته باشد: «بدان آنها نظیر و برادر تو به شمار مى‏آیند؛ یا برادر تو در دین هستند یا همانند تو در انسانیت‏اند.»5 این منطق اسلام است، که کرامت انسان را مورد توجه قرار مى‏دهد، بنابراین، مشاور هم باید به احترام به مراجع را به عنوان یک اصل مهم مورد توجه قرار دهد.

مراجع، یک انسان است و به حکم انسان بودن محترم است: «قُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنا.» خداوند نفرمود با اهل ایمان و تقوا رفتار احترام‏آمیز داشته باشید، بلکه فرمود: با مردم رفتار نیک داشته باشید. از این‏رو، مشاور هم باید مراجع را به عنوان یک انسان بپذیرد و به او احترام بگذارد. امام سجاد علیه‏السلام نیز یکى از حقوق مهم مشورت‏کننده را احترام به شخصیت او و مهربانى و نرمى در گفتار و رفتار بیان نموده است.6

هنر همدلى کردن

همدلى مهارتى است که به مشاوران کمک مى‏کند تا درک خود را از دنیاى مراجع به او انتقال دهند؛ تأیید، پذیرش و درک این نکته که پژواک خویشتن انسان است، و نوعى غذاى روان‏شناختى است که بدون آن، زندگى قابل تحمل نخواهد بود.7همدلى درک دنیاى درونى مراجعان است. مشاورِ آگاه در ابتداى ورود مراجع، باید با همدلى نظر مراجع را جلب نماید و بیان کند که مسئله او خیلى حاد نیست و فقط او دچار چنین مشکلاتى نیست تا مراجع کمى آرام شود و بتواند راحت مسائل خود را بیان کند. مشاور با همدلى، به مراجع خود کمک مى‏کند با آرامش مشکلات خود را کشف نماید، تا با کمک مشاور براى آن راه‏حل مناسب بیابند.

این یکى از ویژگى‏هاى مؤمنان است که همیشه نسبت به هم حالت همدلى دارند. پیشوایان دینى ما به همدلى نسبت به یکدیگر توصیه کرده‏اند. در فرمایشى از پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله آمده است: «مؤمنان را در همدلى، دوستى و مهرورزى‏شان همچون یک پیکر مى‏بینى. چون عضوى به درد آید، سایر اعضا در شب‏بیدارى و تب با او همدردى مى‏کنند.»8

انعطاف‏پذیرى

انعطاف‏پذیرى عبارت است از انجام دادن هر کارى که از نظر اخلاقى نتیجه‏بخش است. انعطاف‏پذیرى دعوت به انجام کارهاى احمقانه نیست، بلکه دعوتى است براى سازگار کردن فرایند با شرایط خاص مراجعه‏کننده.9یک مشاور باتجربه نباید حالت خشک و انعطاف‏ناپذیر داشته باشد؛ چون مراجع از او فاصله مى‏گیرد و به راحتى نمى‏تواند با او ارتباط برقرار کرده و مشکلش را بیان نماید. از شیوه‏هاى اخلاقى امام على علیه‏السلامدر برخورد با دیگران، انعطاف‏پذیرى و خوش‏اخلاقى زیاد ایشان بود؛ تا جایى که متهم به شوخ‏طبعى مى‏شدند.10

اصل نفوذ میان‏فردى و اعتمادسازى

تحقق مشاوره موفق، منوط به اعتمادسازى است و مشاور باید در طى جلسات مقدماتى اعتماد مراجع را به دست آورد. مشاور هر قدر بتواند در مراجع خود نفوذ نماید و اعتماد او را جلب کند، مشاوره با موفقیت چشمگیرى ادامه پیدا مى‏کند و تغییرات احتمالى سریع‏تر به نتیجه خواهد رسید.11 در غیر این صورت، یعنى عدم وجود اعتماد، مراجع تمام آنچه را که باید در جلسه مشاوره براى حل مسئله خود بیان کند، بروز نمى‏دهد و این روند مشاوره را کُند و ناموفق مى‏کند. اعتمادسازى بیش از اینکه نیاز به مهارت و تخصص داشته باشد، معلول رفتار و اخلاق مشاور است.

به اعتقاد تراکس و میشل (1971)، رفتار اعتمادبخش داراى سه بُعد است: اصالت، همدلى و توجه مثبت. بنابراین، مشاورى مى‏تواند ایجاد اعتماد بکند که اصیل و صادقانه عمل نماید؛ از نقش‏هاى کلیشه‏اى و متظاهر بپرهیزد؛ از واکنش‏هاى تدافعى دور باشد؛ با ابراز مهربانى و صمیمیت، فضایى غیرتهدیدآمیز، مطمئن و ایمن ایجاد نماید؛ با درک درست از احساسات و حالات مراجع سطح درک همدلانه بالایى داشته باشد.12

یکى از راه‏کارهایى که براى مشاوره موفق و ایجاد اعتماد پیشنهاد مى‏شود، احترام گذاشتن به مراجع است؛ چون کسى که حرمتش شکسته شود، دست به هر کارى مى‏زند. بنابر فرمایش امام هادى علیه‏السلام: «کسى که نفسش خوار شود، از شرّش ایمن مباش.»13نتیجه اینکه پیش‏نیاز ایجاد جو و محیط درمانگرى، اعتماد است. مراجع اگر در قدم‏هاى اولیه، مشاور را فردى قابل اعتماد بیابد، به طور فزاینده‏اى در زمینه‏هاى هیجانى خطر مى‏کند و افکار و احساسات، اضطراب‏ها و ترس‏هایى را که بحث کردن در مورد آنها مشکل است، و حتى گاه آنها را انکار کرده مطرح مى‏نماید.14 پذیرش و احترام بدون قید و شرط، عنصر کلیدى دیگرى در ایجاد فضاى اعتماد است، که حاکى از حرمت نفس مشاور مى‏باشد.

گوش دادن فعالانه و با دقت به سخنان مراجع

خوب گوش دادن به سخنان مراجع، هم حس همدلى را در مشاور افزایش مى‏دهد و هم به گسترش صمیمیت درمانى کمک مى‏کند. همچنین کلمات و شیوه‏اى که مراجعان به کار مى‏برند، سرنخ‏هاى مهمى را در اختیار مشاور قرار مى‏دهد تا از دیدگاه‏هاى مراجعان نسبت به دنیا آگاه شوند.15

گوش کردن شامل چهار فرایند است:

1. مشاهده و درک رفتار غیرکلامى مراجع، قیافه، اشارات صورت، حرکات، لحن صدا و...؛

2. گوش کردن به پیام‏هاى کلامى مراجع و درک آنها؛

3. توجه به بافت، یعنى تمامیت فرد در زمینه‏هاى اجتماعى زندگى؛

4. توجه به تذکرات تند مراجع؛ یعنى مطالبى که براى مبارزه‏طلبى یا حق‏طلبى عنوان مى‏کند.16

براى اینکه فرایند مشاوره به نتیجه درست منتهى شود، نیازمند این است که مشاور به سخنان مراجع به دقت گوش دهد تا از لابه‏لاى سخنان مراجع راه‏حل مشکلش را بیابد. این کار باعث ترغیب مراجع مى‏شود تا مسئله خود را به طور کامل بازگو کرده و هر دو راه‏کارى درست پیدا نمایند. امام صادق علیه‏السلام در باب مشورت به کسانى که به سخنان طرف مقابل خود گوش نمى‏دهند، مى‏فرماید: «بد گوش کردن به گفتار طرف مقابل، خیانت است.»17

کسى که براى مشاوره نزد شما آمده، انتظار دارد فعالانه به سخنانش گوش فرا دهید تا به کمک هم به کشف مسئله او برسید. اما اگر مشاور هنگام سخن گفتن مراجع، حواسش به جاى دیگر مشغول باشد، نه تنها موفق به حل مشکل مراجع نمى‏شود، بلکه مراجع را از سخن گفتن درباره مسئله خود پشیمان مى‏نماید؛ زیرا یکى از امورى که رغبت گوینده سخن را به سخن گفتن برمى‏انگیزاند، خوب گوش‏دادن طرف مقابل است. ولى اگر این مسئله از طرف مشاور انجام نشود، مراجع تمایلى به بیان مشکل خود نخواهد داشت.

هنر به حرف واداشتن

توانایى ایجاد انگیزه به حرف واداشتن مراجعه‏کنندگان به نحوى مطلوب، از مهارت‏هاى مشاوره است. هدف این کار، کمک به مراجعه‏کننده براى بررسى هرچه دقیق‏تر و کامل‏تر مسائل موجود است. از این‏رو، مى‏تواند در هر مرحله از فرایند، مؤثر واقع شود.18 در مشاوره، چون در ابتداى امر مراجع به مشاور اعتماد ندارد، تمام حرف‏هاى خود را بیان نمى‏کند. اگر مراجع هنر به حرف واداشتن را به خوبى بداند، با استفاده از سؤالات متعدد مى‏تواند به عمق مسئله مراجع خود پى ببرد.

پرهیز از نصیحت‏کردن

مشاوران، به ویژه در مراحل نخستین ایجاد ارتباط، به دو دلیل از نصیحت کردن اجتناب مى‏کنند: 1. مراجعان قبلاً این راه‏هاى آسان را امتحان کرده‏اند؛ 2. نصیحت در مراحل قبل بى‏نتیجه بوده؛ از این‏رو، مراجع به مشاوره روى آورده است. بسیارى از مراجعان نصیحت را پدیده‏اى خارجى دانسته، با آن مخالفت مى‏ورزند، و آن را نوعى مداخله در کار خود مى‏دانند. خواسته آنان از مشاور حل مشکلشان است.19

در دوران معاصر، مردم علاقه‏اى به شنیدن نصیحت ندارند و اگر براى مشکلى به مشاور مراجعه مى‏کنند، دوست دارند مشاور خیلى سریع به آنها راه‏حل ارائه دهد، نه اینکه زبان به پند و نصیحت بگشاید. بنابراین، اگر مشاور در مقام نصیحت‏گویى برآید، مراجع از او مى‏گریزد و تمایلى به بیان مسائل خود ندارد؛ چون مراجع در این مسیر به قدرى نصیحت شنیده که دیگر ـ به اصطلاح ـ گوشِ نصیحت شنیدنش پر شده و فقط براى شنیدن راه‏حل مشکل خود به مشاور مراجعه کرده است. پس یک مشاور آگاه در چنین مواقعى از نصیحت کردن پرهیز مى‏کند. بنابراین، مشاوران با توجه به این مسئله باید شیوه‏هاى جدید را براى مشاوره به کار برده از نصیحت کردن در ابتداى امر بپرهیزند.

تدریج

تدریج نیز مثل اصل پیشین که عموما در تعلیم و تربیت کاربرد دارد، در مشاوره داراى اهمیت بسیار است. مشاور آگاه در فرایند مشاوره و اصلاح و تغییر رفتار، باید بداند که تغییر دفعتا رخ نمى‏دهد و مراجعان نیز نباید با انتظارى معجزه‏آسا نزد مشاور بروند و انتظار حل مشکل خود را در یک جلسه داشته باشند، بلکه مشاور طبق طرح درمانى خود، مشکل مراجع را طى چند جلسه حل مى‏کند و از شتاب‏زدگى و عجله پرهیز مى‏نماید.20 هر کار براى رسیدن به سرمنزل مقصود، نیازمند صبر و حوصله و گذشت زمان است. پس براى موفقیت باید تدریج را در هر امرى، بخصوص مشاوره، مراعات کرد.

عدم وابسته‏سازى

گاه در جلسات مشاوره رابطه عاطفى شدیدى بین مشاور و مراجع ایجاد مى‏شود. یک مشاور آگاه باید به گونه‏اى عمل کند که چنین اتفاقى نیفتد. در جریان مشاوره، باید فرد را به الگوى حل مسئله رهنمون کرد، نه اینکه او را وابسته ساخت، به گونه‏اى که براى هر مسئله کوچکى نزد مشاور بیاید؛ چون این خود تبدیل به مسئله جدیدى براى مراجع مى‏شود.21مشاور متعهد و دلسوز که خود را موظف به کمک کردن به مراجعان مى‏داند، باید سعى کند در طول مشاوره، به گونه‏اى برخورد نماید که مراجع به او وابستگى عاطفى پیدا نکند. در صورت بروز چنین آسیب و مسئله‏اى، مشاور باید فاصله جلسات را بیشتر کند، و از فنون دیگر براى حل این مشکل استفاده نماید.

رعایت حساسیت فردى

مشاور ضمن اینکه نباید از حساسیت‏هاى مراجعان خود غافل باشد، باید به نحوى مسائل تربیتى، اخلاقى، خانوادگى و فرهنگى را هم موردنظر قرار دهد. مشاور باید مبناى جلسات اول خود را بر شناسایى و ارزیابى قرار دهد، تا از شخصیت مراجع و مشکل او نکته مبهمى باقى نماند. گاه یک رفتار خام از سوى مشاور، فرایند اعتمادسازى را به مخاطره مى‏اندازد.22از آن‏رو که هر منطقه‏اى فرهنگ مخصوص به خود را دارد و تربیت‏هاى خانوادگى هم متفاوت هستند، مشاور باید این نکته مهم را مورد توجه قرار دهد و حتى‏الامکان در جلسات اول اطلاعات کافى را درباره مراجع به دست آورد تا با توجه به این اطلاعات، برخوردى صحیح با مراجع داشته باشد.

پرهیز از ارائه دستورالعمل و راهنمایى‏هاى مستقیم

مراجع عموما از مشاور مى‏خواهد سریعا و صریحا به او دستورالعمل دهد تا مشکل خود را هرچه سریع‏تر حل کند، در حالى که چنین عملکردى همیشه توأم با موفقیت نیست و آفاتى به دنبال دارد. مثلاً، در صورت شکست مراجع، فرایند اعتمادسازى دچار مشکل مى‏شود و جلسات را رها مى‏کند. پس مشاور باید راه‏هاى مختلف با ذائقه مراجع را پیشنهاد کند و مراجع، خود با کمک مشاور بهترین راه را انتخاب نماید تا در صورت ایجاد مشکل، تبعات منفى حاصل نشود.23

یکى از اصولى که مشاور همیشه باید به آن توجه داشته باشد (با توجه به اصل تدریج)، این است که بلافاصله راه‏حل صریح به مراجع ارائه ندهد. چون مراجع مى‏خواهد خیلى زود از مشکل خود بیرون بیاید، با اولین راه‏حلى که دریافت کرد، به دنبال کار خود مى‏رود و جلسه مشاوره را ترک مى‏کند. در حالى که حل یک مشکل نیازمند وقت و بررسى راه‏هاى متعدد براى یافتن بهترین راه است. بنابراین، مشاور نباید سریعا و خیلى صریح پاسخ مراجع را بدهد، بلکه باید با شنیدن کامل سخنان مراجع، بهترین راه‏حل را در طى جلسات مشاوره تشخیص دهد.

عجله نکردن در حل مسئله

معمولاً در مشاوره حل بسیار زودهنگام مشکلات مؤثر واقع نمى‏شود.24 منظور از حل مسئله، اقداماتى است که مشاور در قالب ارائه پیشنهادها و راه‏کارهاى مناسب براى برطرف کردن مشکل مراجع انجام مى‏دهد. مشاوران مى‏توانند به جاى حل زودهنگام مشکل، با تعریف کامل آن براى مراجع به او کمک کنند. مثلاً، دانستن راه‏حل‏هاى قبلى کمک مى‏کند مراجع بفهمد علت وخیم‏تر شدن مشکل اولیه او چیست؟25مراجع معمولاً انتظار دارد مشاور خیلى سریع در اولین جلسه راه‏حل مسئله او را بیان کند، اما مشاور باید از این کار اجتناب نماید؛ چون ممکن است آنچه مراجع در جلسه اول بیان مى‏کند، همه مطلب نباشد.

امام صادق علیه‏السلام، در این‏باره فرمودند: «لقمان به فرزندش گفت: هر گاه با گروهى هم‏سفر شدى، در کار خود و آنان با ایشان زیاد مشورت کن... و چون با تو مشورت کردند، فورى پاسخ نده، بلکه دقیقا بیندیش و زود تصمیم نگیر تا اینکه پس از دقت و بررسى یک رأى را بپسندى و با این همه، پاسخ مشورت را نده، مگر آنکه برخیزى و بنشینى و بخوابى و غذایى بخورى و نمازى بخوانى و در طول این مدت اندیشه و اطلاعات خود را در کار مورد مشورت به کار اندازى؛

زیرا کسى که درباره مشورت‏کننده صادقانه خیرخواهى نکند، خداوند رأى و اندیشه‏اش را از او بگیرد و امانت‏دارى را از وى دور سازد.»26در این روایت، از مشاور خواسته شده جواب مراجع را فورى بیان نکند؛ چون ممکن است به دلیل عجله کردن در پاسخ، جواب صحیحى به مراجع نداده، و او را با مشکلات جدیدى مواجه کند.

عدم ابتلاى مشاور به مشکل مراجع

اگر مشاور مبتلا به مشکل مراجع باشد، باید مراجع را به فرد متخصص دیگر ارجاع دهد و خود از استمرار رهنمود اجتناب نماید؛ زیرا کسى که خود گرفتار مشکلى شده، نمى‏تواند راهنماى دیگران در آن موضوع خاص باشد.27 خداوند در قرآن مى‏فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ.» (صف: 2)؛ یعنى اگر راه‏کارى که مشاور به مراجع پیشنهاد مى‏دهد، درست است، چرا خود مشاور براى حل مشکلش آن را انجام نمى‏دهد.همچنین اگر مشاور در خود توان حل مشکل را ندید، و مشکل مراجع به گونه‏اى بود که نیاز به تخصص در زمینه خاص داشت، مشاور باید او را به متخصصان در آن رشته ارجاع دهد و از مشاور دیگرى استمداد بجوید تا مراجع دچار سرگردانى نشود؛ چراکه مشاوره محل دانش‏اندوزى یا دانش‏آموزى نیست.

توجه به رفتارهاى غیرکلامى

مؤلفه‏هاى غیرکلامى (لحن صدا، حالات چهره، تماس چشمى و...) ظریف‏تر، اطلاعات را منتقل مى‏کند.28 ماهیت ارتباط غیرکلامى مى‏تواند تحت تأثیر فرهنگ قرار گیرد، اما هیچ معیار مناسبى وجود ندارد که بتوان به معناى ارتباط غیرکلامى با هر مراجع پى برد. از راه‏هاى مؤثر، تفاوت قایل‏شدن‏بین‏رفتارهاى‏کلامى‏وغیرکلامى است.29

مشاورى که مهارت و تجربه را با هم دارد، پس از کسب تجربه، به راحتى مى‏تواند بسیارى از مشکلات مراجع را از حرکات، نگاه‏ها و... تشخیص دهد؛ چون گاه مراجع به دلیل شرم و یا دلایل دیگر، مشکل خود را به صورت کامل بازگو نمى‏کند. اینجاست که مهارت مشاور، او را در تشخیص درست و کامل کمک مى‏کند. بنابراین از جمله اصولى که مشاوران باید به آن توجه داشته باشند، رفتارهاى غیرکلامى مراجعان و حرکات آنهاست.

کانون توجه قرار دادن مراجع و حل مشکل او

مراجعان اغلب در مورد سایر افراد صحبت مى‏کنند. این اشخاص به عنوان علت مشکل و یا ملاک رفتار قلمداد مى‏شوند. مشاوران تقریبا همیشه تمرکز و توجه خود را به مراجع نشان مى‏دهند.30 موضوعِ تغییر در مشاوره، مراجع است نه سایر افراد. از طرفى، اگر دیگران (مثل خانواده) در فرایند مشاوره تأثیرگذارند، باید ترتیبى داده شود تا در جلسات مشاوره شرکت نمایند.31

از آن‏رو که مشکل مراجع، عوامل متعدد دارد، و افراد دیگرى در به وجود آمدن مشکل او دخالت داشته‏اند، در جریان مشاوره لازم است از کسانى که به نحوى در این مسئله دخالت دارند، خواسته شود در مشاوره شرکت کنند تا با بررسى کامل مشکل مراجع، بهترین راهکار ارئه شود.البته این موضوع نباید باعث شود توجه مشاور بیش از حد به افراد دیگر جلب شود؛ چون این جلسات براى حل مشکل مراجع تشکیل شده؛ بنابراین، باید کانون اصلى توجه، مراجع باشد و اگر به دیگران هم توجه مى‏شود، باید براى حل مشکل مراجع باشد، نه اینکه اصل و کانون توجه قرار گیرند.

واضح و مشخص عمل کردن

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







درباره وبلاگ


مشاوره تحصیلی ، ازدواج و رفتاری
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فرهنگی هنری و مشاوره و آدرس moshaversalam.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 53
بازدید کل : 11322
تعداد مطالب : 31
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1